true

تاریخ دفاع مقدس سرشار از حماسههای ماندگار مردمی، قدرت فرماندهی و فداکاری و ایثار همه جانبه پاکباختگان مؤمن نظامی است. سپهبد صیاد شیرازی از جمله این وارستگان فداکار و شجاع بود که شهادت به حق زیبنده و شایسته او بود. امیر شجاع و دلاور ارتش پر افتخار جمهوری اسلامی ایران، سپهبد صیاد شیرازی، نامی پرافتخار و جاودانه است که با هشت سال دفاع مقدس و دلاوریها و از خودگذشتگیها، عجین میباشد. ایشان نقشی حیاتی در به کارگیری توانمندیهای ارتش در مقابله با ارتش متجاوز بعثی عراق به خاک ایران داشت و نیز مقابله با گروههای مسلح وابسته به دولت بعثی عراق در کردستان ایفا کرد. سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشتهی کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خود گذشتگی او حفظ کرده است . خطر مرگ کوچکتر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد. به دلیل گمنامی مظلومانهای که فرماندهان ارتش ایران در چند دهه اخیر به ویژه در دوران جنگ با عراق داشتهاند، در این مقاله سعی شده است مختصری از شرح زندگی و دلاورمردیها و رشادتهای این بزرگمرد هشت سال دفاع مقدس ذکر شود. همان گونه که در سوگندنامه ارتش آمده است: «هدف مشترک همه ما دفاع از استقلال و حفظ تمامیت ارضی ایران» است و این یادنامه بر پایه کوشش این فرمانده دلاور نیروی زمینی ارتش در اجرای این هدف مقدس است.
سینه ستبر تاریخ مالامال از خاطرات حیات و ممات مردانی است که روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمین تنگتر از قلب سرشار از عشقشان بوده است. عشق به یگانه هستیبخش که اشتیاق لقائش آرام از جسم و جان آنها گرفته و سر سوداییشان را همواره بر آستان داشته است. امیر کمنظیر ارتش اسلام سپهبد« علی صیادشیرازی» یکی از این پر و بالسوختگان وصال نور است که لباس زیبای شهادت زیبنده قامتش و کمترین مزد اخلاص، فداکاری و ایثار و پروانگی اوست. سردار سرافراز جبهه توحید و آشنای جبهههای افتخار و شرف و نور، این امیر بیدار و جهادگر عرصههای پیکار و شیر بیشه شجاعت و ایثار و عاشق بیقرار و اسوه اخلاص و استقامت با صدق و صفا، پس از عمری جهاد خالصانه و جانبازی در خطوط مقدم دفاع از اسلام و ولایت، با پیکر خونین و چهره رنگین و مخضوب به دیار معشوق شتافت و شهید شاهد جوار حضرت حق گردید و اجر و پاداش آن همه اخلاص و ایثار را در همین دنیای فانی نیز گرفت. تجلیل و گرامیداشت تمام برجستگان ملت و تقدیر امت اسلام در تشییع با شکوه و کمنظیر این سرباز فداکار اسلام گواه این مدعا است. او عاشق دلسوختهای بود که در گستره خونین جبهههای نبرد از کوههای سر به فلک کشیده کردستان تا دشتهای تفتیده خوزستان به جهاد و نماز و نیایش میپرداخت و در جهاد اکبرش اوج بندگی خویش را به نمایش میگذاشت. او صدف خود را شکسته بود تا دُرّ ناب وجودش با اسلام و ولایت ظهور یابد. ادوار زندگی سرشار از خدمتش، به حق نمونهای مجسم در خدمتگزاری بر این طریق بود و برای نیل به مقصود دمی آرام نداشت. او فرماندهی متدین، جدی، امیدوار، سختکوش، شجاع و با اخلاص و الگویی کمنظیر و برتر در خدمتگزاری و وفاداری به نظام و عشق به ولایتبود. زندگی مشحون از مجاهدات بیوقفه او با شهادت به اکمال رسیده است.
علی صیاد شیرازی در سال ۱۳۲۳ شمسی در شهرستان درگز در استان خراسان در خانوادهای مذهبی و نظامی دیده به جهان گشود. پدرش “زیادخان” که از عشایر فارس بود شغل نظامی داشت و در ژاندارمری مشغول خدمت بود. وی مدتی از این شغل کنارهگیری کرد و لباس نظامی را کنار گذاشت و سپس به ارتش منتقل شد. زیاد خان به پیشنهاد برادرش با “شهربانو” دختر یکی از همولایتیهای خویش ازدواج کرد. ثمره این ازدواج فرزند پسری بود که “علی” نام گرفت. در حقیقت عشق و اخلاص و ارادت خالصانه پدر و مادر صیاد شیرازی سبب شد این نام را برای فرزند خویش انتخاب کنند. علی هنوز یک ساله نشده بود که پدر و مادرش تصمیم گرفتند به مشهد کوچ کنند و مقیم شهر امام هشتم امام رضا (ع) شوند. زیادخان از جاذبهای خاص برخودار بود، از این رو علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقهمند شد. او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانوادههای نظامیان، از شهری به شهری مهاجرت میکرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وی شد. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال۱۳۴۲ موفق به اخذ دیپلم گردید. او در سال ۱۳۴۳ در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و پذیرفته شد و سرانجام در مهرماه ۱۳۴۶ با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه دانش آموخته شد و به انجام وظیفه مشغول شد. او پس از طی دوره آموزشی در شیراز و اصفهان به لشگر تبریز و سپس لشگر زرهی کرمانشاه منتقل شد. او در سال ۱۳۵۰ با دخترعمویش ازدواج کرد و در همین سال برای گذراندن دوره آموزشی زبان انگلیسی به تهران آمد و پس از پایان دوره و جدیت در تحصیل سرانجام خود از استادان زبان انگلیسی شد.
علی صیاد شیرازی در سال ۱۳۵۲ به دلیل لیاقتها و دقت هایش در کار، برای تکمیل تخصصهای توپخانه از طرف ارتش به آمریکا اعزام شد تا دوره هواسنجی بالستیک را بگذراند. او این دوره آموزشی را در شهر فورت سیل از ایالت اوکلاهما، در منطقهای نظامی، با موفقیت طی کرد و به عنوان نفر ممتاز دوره از میان دانشجویان ۱۵ کشور جهان معرفی شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید و روحیهای با نشاط به ایران مراجعت کرد. ارتش برای استفاده از دانش نظامی وی، او را در سال ۱۳۵۳ به اصفهان ـ مرکز توپخانه ـ منتقل کرد. سروان صیاد شیرازی در اواخر حکومت پهلوی به دلیل این که در بین افسران، تبلیغات ضد رژیم میکرد، ضد اطلاعات از قرار دادن جنگ افزار در اختیار وی ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری شود. او از مخالفان رژیم شاه بود تا سرانجام به علت حمایت وی از نیروهای انقلابی بازداشت و زندانی شد و در آستانه پیروزی انقلاب، در بهمن ۵۷ آزاد گردید.
دوره دوم زندگی سرگرد صیاد شیرازی بعد از پیروزی انقلاب آغاز میشود. او پس از پیام امام خمینی(ره) مبنی بر شناسایی نیروهای مخلص ارتش طاغوت، شناخته شد و به خاطر توان بالای سازماندهیاش مورد توجه حضرت امام و یاران انقلاب اسلامی قرار گرفت. او در این زمان با رحیم صفوی و حجت الاسلام سالک آشنا میشود و با یکدیگر پیمان میبندند که از پادگانهای اصفهان حفاطت نمایند. شهید صیاد شیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت. در آن زمان که ساختار کشور از رژیم شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی، تغییر ماهیت داده بود نیاز به آن داشت تا با رویکرد جدیدی به مجموعه ارتش بنگرد و از این روی وجود نظامیانی همچون صیادشیرازی در بدنه ارتش اهمیت زیادی مییافتند تا بتوانند به جهتگیری ارتش به سمت خواستههای مردم و مأموریتهای متفاوت با دوران رژیم گذشته، کمک کنند. در این زمان که رژیم بعثی عراق کینه شدیدی از ایرانیان در سینه داشت، سعی کرد تا با استفاده از تشکیل گروههایی همچون احزاب دموکرات و کومله، سرزمین کردستان را آماج حملات و تهاجمات مسلحانه و کشت و کشتار بیرحمانه خود قرار دهد. در چنین شرایطی شهید صیاد شیرازی از جمله فرماندهان ارتشی بود که با اعتقاد کامل به مقابله با چنین برنامهای، در کردستان، حضور یافت. او در بحبوحه غائله سال ۱۳۵۸ ضد انقلاب در کردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب کشور برگزیده شد و در پاکسازی کردستان به همراه شهید دکتر چمران و دیگر رزمندگان غیور اسلام نقش مهمی ایفا نمود. لیاقتهای سرگرد در کردستان موجب میگردد تا با درجه سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب گردد. اختلافات سرهنگ علی صیاد شیرازی با بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی موجب برکناری وی میگردد. اما دیری نپایید که بنی صدر سقوط کرد و محمد علی رجایی به ریاست جمهوری رسید و نامبرده مجدداً با دو درجه ترفیع به غرب کشور اعزام میشود. سرهنگ با تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهداء لشگرهای ۶۴ ارومیه و ۲۸ کردستان و تیپهای ۲۳ نیروی ویژه هوابرد و تیپ ۳۰ گرگان شهرهای بوکان و اشنویه را آزاد کرد.
پس از شهادت سرلشکرولی الله فلاحی، امیر متعهد، شجاع و فداکار ارتش، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش ارزنده ای در حفظ انسجام نیروی زمینی ارتش و نیز سازماندهی واحدهای آن داشت و در جهت حفظ روحیه و توان رزمی نیروهای تحت فرماندهی خود از کردستان تا خوزستان لحظه ای نیاسود؛ در ۹ مهر ۱۳۶۰، زنده یاد سرلشکر ظهیرنژاد (فرمانده وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترک ارتش منصوب و امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ به خاطر رشادتها و لیاقتها (با درجه سرهنگی) با حکم امام خمینی« قدس سره» به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.
درخواست انتصاب شهید صیاد شیرازی با پیشنهاد رییس شورای عالی دفاع به شرح زیر صورت گرفت: «محضر شریف فرماندهی کل قوا حضرت امام خمینی مدظله العالی. با توجه به انتصاب تیمسار ظهیرنژاد به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران به موجب مصوبه شورای عالی دفاع در جلسه فوق العاده نهم مهرماه ۱۳۶۰ بر اساس بند «د» اصل ۱۱۰ قانون اساسی، جناب سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی، فرمانده عملیات شمال غرب به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت حضرتعالی پیشنهاد می گردد.»
حضور صیاد شیرازی در هشت سال دفاع مقدس، پیروزیهای متعددی را برای کشور اسلامی به همراه داشت. امیر سرفراز ارتش اسلام با توانی شگفت و روحیه ای کم نظیر در سلسله عملیات پیروزمند ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرم، والفجر ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۹، عملیات خیبر و بدر، قادر و دیگر عملیات های دفاع مقدس شرکت نمود و با فرماندهی نیروهای ارتش پیروزیهای بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد. یاد فاتح بزرگ فتح المبین و بیت المقدس فراموش ناشدنی است، چرا که فتح المبین و بیت المقدس از یاد نرفتنی است، عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و مسیر و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد. وی در تیرماه ۱۳۶۵ به فرمان حضرت امام به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد. با توجه به مسؤولیت خطیر شهید صیاد شیرازی در شورای عالی دفاع، بنا به درخواست ریاست آن شورا و موافقت امام خمینی قدس سره، شهید بزرگوار (در مرداد ۱۳۶۵) در شورای عالی دفاع مشغول انجام وظیفه شد و مسؤولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به سرتیپ حسنی سعدی واگذار گردید. حضرت امام خمینی قدس سره در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات شهید سرافراز ارتش چنین فرمودند:
« با تقدیر از زحمت های طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیادشیرازی که با تعهد کامل به اسلام و جمهوری اسلامی، در طول دفاع مقدس از هیچ گونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامه خدمتهای ارزنده خود بشود…»
شهید سپهبد صیاد شیرازی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶، از سوی امام (ره) به دریافت درجه سرتیپی نایل آمد. سرتیپ صیاد شیرازی در سال ۶۷ در عملیات مرصاد که مرزهای غرب ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفته بود منافقین را شکست داد. نقش او در ایجاد وحدت بین قوای مسلح کشور و نیروهای توانمند دفاعی و مهار دشمن و حفظ تمامیت ارضی کشور و فتح جبهههای حق علیه باطل در عملیاتهای ثامن الائمه طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و دیگر عملیاتهای پیروزمند تا مرصاد و دفاع از حد و مرز میهن عزیزمان بر کسی پوشیده نیست. امیر شجاع ارتش اسلام در مهر ۱۳۶۸ بنا به درخواست رییس ستاد کل نیروهای مسلح، و با موافقت و حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد کل و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین ریاست ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد.
شهید شجاع و ارجمند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸، همزمان با عید خجسته ی غدیرخم به درجه سرلشکری نایل آمد که این درجه با افتخار شهادت به سپهبدی ارتقاء یافت سرانجام امیر سپهبد صیاد شیرازی، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح در بامداد بیست و یکم فروردین ۱۳۷۸ به دست عوامل گروهک منافقین در تهران به شهادت رسید و در تشییعی با شکوه، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و انبوه مردم در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
true
true
true
true