×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  دوشنبه - ۷ فروردین - ۱۴۰۲  
false
true
معرفی یکی از خلبانان شهید شجاع نیروی هوایی ارتش همیشه قهرمان ایران زمین

شهید حسین خلعتبری مکرم، فرزند میرزابابا در تاریخ ۱۳۲۸/۰۷/۱۲ در روستای بصلکوه شهرستان رامسر به دنیا آمد.

وی دوران شیرین کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری کرد و با رسیدن به سن علم آموزی، راهی مدرسه شد. او تحصیلات ابتدایی را در روستای چالکرود و دوره‌ی دبیرستان را در شهر تهران به پایان رسانید و پس از أخذ مدرک دیپلم، در سال ۱۳۴۹ به خدمت مقدس سربازی رفت.

او بعد از اتمام خدمت، در سال ۱۳۵۱ به دلیل علاقه‌ی وافری که به حرفه‌ی خلبانی داشت، وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و بعد از گذراندن دوره‌ی مقدماتی پرواز در ایران، به کشور آمریکا رفت و دوره‌های تخصصی را در آنجا گذراند.

حسین پیش از سفر به آمریکا، به مادرش وکالت داد تا تمام حقوقش را براى رفع مشکلات نیازمندان هزینه کند. او دوره‌های تخصصی را ابتدا در دانشگاه شپارد آغاز کرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد و استعداد خیره کننده‌اش در یادگیری و هدایت هواپیما، باعث شد تا به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و همه‌ی اساتید، نام او را به عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند.

شهید در کنار فراگیری حرفه‌ی خلبانی، دوره‌ی شلیک موشک ماوریک را که یک موشک هوا به سطح است و به وسیله‌ی آن می‌توان انواع شناورها را هدف قرار داد، با موفقیت پشت سر گذاشت.

حسین دوره‌ی خلبانی را به پایان رسانید و با دریافت گواهینامه‌ی خلبانی هواپیمای F4 به ایران بازگشت و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجه‌ی ستوان دومی مشغول به خدمت گردید.

با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه میهن اسلامی، عقاب تیز پرواز مازنداران به عرصه‌ی نبرد با دشمن دون صفت قدم گذاشت و در همان روزهای ابتدایی جنگ، مأمور به بمباران پایگاه شعیبیه در استان بصره گردید و با مهارت خاصی که در شیرجه زدن با هواپیما داشت، پس از رسیدن به هدف، آن را منهدم نموده و با سلامت کامل به میهن بازگشت.

او پس از حمله‌ی هوایی مزدوران بعثی به فرودگاه مهرآباد، از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمد و به عنوان فرمانده‌ی هشت فروند جنگنده، به بغداد حمله کردند. مانورهای عالی آنها از میان ساختمان‌ها و پرواز در ارتفاع بسیار پایین، موجب گشت تا خبرگزاری‌ها مهارت خلبانان ایرانی را تحسین کنند.

او با آوردن خاطره‌ای از نخستین پروازش در دوران دفاع مقدس می‌گفت: «نخستین مأموریت برون مرزی من، اول مهر ماه ۱۳۵۹ بود. پس از بمباران مهرآباد توسط عراق، به ما دستور مأموریت داده شد تا بلافاصله با هشت فروند هواپیما به بغداد حمله کنیم و در مسیر، ما را هدف قرار می‌دادند و موشک می‌زدند؛ ولی ما همچنان در دل آسمان پیش می‌رفتیم تا سرانجام به هدف رسیدیم و پایگاه الرشید و المثنی را در بغداد درهم کوبیدیم و خاطره جالب من در این مأموریت دیدن یک گنبد طلایی در بخش جنوبی بغداد بود و از بیسیم به هواپیماهای همراه گفتم: من یک گنبد طلایی می‌بینیم. جناب سرهنگ محققی در پاسخم گفت: زیارتتان قبول، آنجا حرم مطهر حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) است و به ناگاه اشک از چشمانم سرازیر شد».

حضور شهید در عملیات غرور آفرین مروارید
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
در روزهای آغازین آذر ماه سال ۱۳۵۹ بنا بر هماهنگی‌های انجام شده از سوی نیروهای هوایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مقرر گردید تا در روز هفتم آذر ماه، این دو نیروی قهرمان ارتش اسلام به دو اسکله‌ی «البکر» و «الامیه» حمله کنند. روز عملیات فرا رسید و این عقاب تیز پرواز مازندرانی، سوار بر اسب آهنین خود گردید و به همراه شماری دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش همچون شهید سرلشکر خلبان عباس دوران و شهید سرلشکر خلبان یاسینی، در دل آسمان جای گرفتند و حسین در این عملیات کاری کرد که تا مدت‌ها و حتی پس از شهادتش، افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه بر اندامشان می‌افتاد.

پرواز آغاز شد و حسین با مانورهای دیدنی‌اش، خود را در بهترین موقعیت‌ها قرار داد و یکی پس از دیگری ناوچه‌های عراقی را غرق کرد. او در این عملیات توانست ناوهای اوزا، مین جمع کن، نیروبر و چندین اژدرافکن به ارزش کلی ۲۴۰ میلیون دلار را هدف قرار دهد و نیروی دریایی عراق را نابود کند و پس از این عملیات بود که به شهید خلعتبری، لقب حسین ماوریک، شکارچی ناوهای اوزا را دادند و او به «قاتل اوزا» مشهور شد.

ناوچه‌های اوزای عراق، قایق‌های موشک اندازی بودند که به علت برد بلند موشک و قابلیت مانورشان، به راحتی ناوهای ما را در خلیج فارس آماج حملات خودشان قرار می‌دادند؛ ولی این دلاورمرد ارتش اسلام، با موشک‌های ماوریک تلویزیونی، به این ناوها حمله ور می‌شد و به همین سبب به قاتل اوزا معروف گردید.

بنا بر گفته‌ی کارشناسان، شهید خلعتبری در استفاده از هواپیماى F4،‌ انجام مانورها و عملیات‌‌های جنگی،‌ انهدام هدف و شلیک موشک ماوریک همتا نداشت و به اندازه‌ای ماهر بود که می‌توانست در هر شیرجه به چندین هدف حمله کند.

حمله به اچ۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
حمله به اچ۳ بی‌نظیرترین حمله‌ی نیروی هوایی ارتش و حضور پر رنگ حسین در اواخر سال ۱۳۵۹ بود و با توجه به اینکه عراق، همه‌ی هواپیماهای ذخیره‌ی خود را به دلیل سالم ماندن از حملات تیز پروازان نیروی هوایی ایران، به مجموعه پایگاه‌های الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می‌گیرد این پایگاه‌ها را هر طور که شده، هدف قرار دهد.

در طرح اولیه، شماری از برجسته‌ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات برگزیده شدند و دلیل این انتخاب، آن بود که اگر فرمانده دسته پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر، مهارت این را داشته باشند که خود هدف را پیدا و آن را نابود سازند. از میان این خلبانان، تعدادی از بهترین‌ها انتخاب شدند که در بین آنها، نام حسین خلعتبری نیز به چشم می‌خورد.

در روز پانزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۰، هشت فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و با چهار بار سوخت گیری هوایی و پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاه‌های الولید را بمباران کرده و همگی سالم برگشتند.

نقش حسین در این عملیات هم خیره کننده بود و هنگام رسیدن به یکی از پایگاه‌ها، او ارتفاع را زیاد کرد و با شیرجه‌ای زیبا و مانورهای پی‌درپی همه‌ی بمب‌های خود را روی سر اهداف ریخت و افتخار دیگری برای خود و میهن عزیزمان آفرید.

تعطیلات نوروز سال ۱۳۶۴ در پیش بود؛ ولی گویا حسین هوس سفری دیگر در سر داشت. او در پایگاه ماند و به زادگاهش نرفت و به دوستانش که از او پرسیدند: چرا به دیدن خانواده نمی‌روی؟ گفت: در این شرایط بحرانی، مردم هر لحظه به کمک ما نیاز دارند و وجدانم اجازه نمی‌دهد که آنها را تنها بگذارم.

این عقاب تیز پرواز ارتش اسلام، در تاریخ ۱۳۶۴/۰۱/۰۱ به همراه ستوان محمد زاده، شیفت آلرت پایگاه سوم شکاری همدان بودند که ناگهان صدای آژیر بلند شد و در پایگاه حالت آماده باش اعلام گردید.

حسین به همراه کمک خود، با یک فروند هواپیمای فانتوم دی برای مقابله با هواپیماهای دشمن به پرواز درآمد. او در منطقه‌ی سقز با دو فروند میگ ۲۳ عراقی و یک فروند میگ ۲۵ عراقی درگیر شد و به سرعت به سمت یکی از هواپیماها گردش کرده و به پرواز ادامه داد و در ارتفاع ۳۵۰۰۰ پایی یکی از میگ‌های ۲۳ را هدف قرار داد و آن را نابود کرد.

در همین حین از ایستگاه‌های رادار زمینی مرزی به خلعتبری اطلاع دادند که یک فروند میگ ۲۵ پی دی در تعقیب آنهاست و در این نبرد که حتی تعقیب و گریز آن نابرابر است، میگ ۲۵ با شلیک یک موشک R40 به سمت فانتوم، آن را هدف قرار داد. ستوان محمد زاده موفق به اجکت گردید و به سختی از ناحیه‌ی دست راست آسیب دید و توسط نیروهای امدادی نجات پیدا کرد؛ ولی سرلشکر خلبان حسین خلعتبری فرصت اجکت پیدا نکرد و پس از اصابت موشک، همچون مولایش اباعبدالله (علیه السلام) سر از بدنش جدا گردید و بدین شکل، قهرمان جنگ‌های پروازی جاودانه شد.

او بدن قطعه قطعه شده‌ی خویش را به عنوان سند افتخاری به این امت همیشه بیدار تقدیم کرد و پیکر مطهرش در میان اندوه جمع کثیری از مردم منطقه تشییع شد.

حسین تنها شهیدی است که دارای دو مزار است و پیکر مطهرش در گلزار چهل شهیدان رامسر مدفون گردید و سر مطهّرش در محل سقوط هواپیما در شهرستان سقز به خاک سپرده شد.

تلویزیون عراق با خوشحالی بسیار اعلام کرد که موفق شده یکی از بهترین خلبانان ایرانی را از میان بردارد؛ ولی آنها نمی‌دانستند که با شهید شدن خلعتبری و خلعتبری‌ها، هزاران خلعتبری دیگر از بین مردم سلحشور ایران به پا می‌خیزد و سلاح در دست می‌گیرد و علیه آنها دلاورانه می‌جنگند.

نام امیر سرلشکر خلبان حسین خلعتبری هنوز بر سر زبان هاست

ـــــــــــــــــــــــــــــــ
هنگام حیات و حتی پس از شهادت حسین خلعتبری در مجله‌های جنگی آمریکا، بارها از او به عنوان یک نابغه جنگی و خلبان توانمند در هدایت هواپیمای اف ۴ در پروازها و مانورهای حساس نظامی و عملیاتی نام برده شد.
همچنین نام او به عنوان یکی از شاگردان موفق و ممتاز دانشگاه شپارد و تگزاس در فراگیری علوم خلبانی اف ۴ در دوران آموزشش در مصاحبه‌ها و گفت و گوهای اساتید این دانشگاه برده شد.
در سال ۲۰۰۶ یکی از مجلات جنگی آمریکا، ویژه‌ نامه‌ای درباره مهارت‌های پروازی و ابتکار عمل‌ها و خلاقیت‌های شهید خلعتبری منتشر کرد و او را بهترین خلبان اف ۴ جهان معرفی کرد.

فرازی از وصیت نامه شهید حسین خلعتبری

ـــــــــــــــــــــــــــــــ
«همسرم! اگر شهید شدم برایم گریه نکن؛ از تو می‌خواهم مرا خوشحال کرده و در حفظ و نگهداری فرزندم بی‌نهایت کوشا باشی و فرزندم را به تو و شما را به خدای عزوجل می‌سپارم. تو می‌دانی من ذره‌ای از خاک وطنم را با دنیایی آمال و آرزو عوض نخواهم کرد. وجب به وجب از خاک وطنم را با خونم آبیاری می‌کنم. پدر،مادر و خواهرانم! به وجود شما افتخار می‌کنم.
پدر! به تو افتخار می‌کنم که نمونه ‌ای و به تو مادرم! افتخار می‌کنم که در فداکاری در نظرم زنیب زمانی، در مرگم گریه نکن بلکه خوشحال باش چون من نمرده ‌ام. اگر ذره ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد آن را با خون خود در خاک وطن خواهم شست و مرگ در این راه را افتخار می دانم اگر ارزشمند تر از جانم هدیه ای داشتم حتماً به این مردم خوب هدیه می کردم.»
یاد و نام این شهید والامقام ارتش اسلام برای همیشه در تاریخ حماسه دلیران مردان ایران زمین پابرجا و تابنده باد.

«روحش شاد و راهش پر رهرو»

true
true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


true